moshaverrkhob moshaverrkhob
|
فوبيا باكتري فوبيا به معناي ترس شديد و غيرمنطقي نسبت به يك شيء يا موقعيت خاص مي باشد. اين ترس هاي شديد و غير منطقي مي توانند نسبت به هرچيزي وجود داشته باشند. ترس از آمپول، ترس از هواپيما، ترس از وسايل نقليه عمومي، ترس از رانندگي، ترس از انواع حيوانات مثل مار، سگ، گربه، جوجه رنگي، ترس از طوفان، تاريكي، ارتفاعات، ترس از بيماري و همچنين ترس از آلودگي و غيره از جمله ي انواع فوبياهاي خاص مي باشند. افراد مبتلا به فوبياهاي خاص يك ترس معمول و طبيعي را نسبت به يك چيز خاص ندارند، بلكه ترس آن ها به قدري شديد است كه تمام زندگي آن ها تحت تاثير اين ترس افراطي قرار گرفته است. فوبيا باكتري اضطراب يعني تجربه حالتي كه به موجب آن، فرد دل مشغولي و نگراني زيادي درباره آينده دارد و از وقوع اتفاقات وحشتناك هراس دارد. فرد مبتلا به فوبيا باكتري نيز به دليل ترس از آسيب هايي كه ممكن است در اثر مواجه با باكتري ها به او وارد شود بسيار محتاطانه رفتار مي كند و نياز هست كه حتما به شيوه خاص و با قوانين خاصي زندگي كند در غير اين صورت اضطراب بسيار شديدي را متحمل مي شود. آگورا فوبيا، نشانه ها، علل و درمان آگورافوبيا اما مشكل او از وقتي شروع شده كه در دانشگاه تهران پذيرفته شده، در واقع يكي از آرزوهاي او تحصيل در دانشگاه تهران بوده و زماني كه در اين دانشگاه پذيرفته شده گويي به تمام آرزوهاي خود رسيده اما او هيچگاه به زندگي در خوابگاه فكر نكرده بود. در واقع چنين تصور مي كرد كه در خوابگاه نيز ديگران مي توانند طبق اصول او رفتار و زندگي كنند ولي با ورود به خوابگاه و شروع زندگي دانشجويي تمام تصوراتش به هم ريخت. او به سختي مي توانست از سرويس هاي بهداشتي و حمام خوابگاه استفاده كند، از نظر او هم اتاقي هايش به هيچ عنوان به سلامت و بهداشتتان اهميت نمي دهند و طوري رفتار مي كنند كه منجر به آلوده شدن تمام اتاق مي شوند. براي هانيه زجر آور بود كه مشاهده كند هم اتاقي اش با لباس بيرون داخل اتاق قدم بزند و بنشيند، وقتي چنين چيزي را مشاهده مي كرد تصور مي كرد در حال حاضر تمام اتاق آلوده به ميكروب و ويروس شده اند. با اينكه او تا حد امكان وسايلش را از اعضاي اتاق جدا كرده بود اما با اينحال وسايلي مثل يخچال، رخت آويز و غيره از جمله وسايل مشترك بودند كه هانيه براي استفاده كردن از آن ها به شدت مشكل داشت. او بارها بر سر اين مسائل با هم اتاقي هايش به مشكل خورده بود و چندين بار با آن ها بحث كرده بود. اما يك ترمي كه او گذرانده بود برايش ترم وحشتناك و غير قابل تحملي بود و همين چالش ها و درگيري هايي كه هانيه در خوابگاه با هم اتاقي هايش داشت باعث شده بود كه هانيه نتواند تمركز كافي را روي دروسش داشته باشد و به همين دليل مشروط شده بود. در حال حاضر كه شروع ترم جديد بود و در واقع هانيه ترم ۲ را شروع مي كرد به شدت دچار احساس درماندگي شده بود و از شروع ترم و ادامه دادن اين روند زندگي در خوابگاه به شدت هراس داشت. او شرايط اجاره منزل شخصي را نداشت و تنها دو راه را در مقابل خود مي ديد يا بايد انصراف مي داد يا اينكه زندگي در خوابگاه را تحمل مي كرد اما هر دوي اين راهكارها، براي هانيه زجر آور بود چون او تلاش هاي بسياري براي قبولي در دانشگاه تهران كرده بود و انصراف از دانشگاه او را از اهدافش دور مي كرد، از طرفي زندگي درخوابگاه مانعي براي پيشرفت او بود. به همين دليل تصميم گرفته بود كه به روانشناس مراجعه كند و به دنبال حل مشكلش برود، البته او هيچگاه فكر نمي كرد كه تفكراتش مشكلي داشته باشد اما او مي گويد كه روزي هم اتاقي اش او را ديوانه خطاب كرده و به او گفته كه او نياز به درمان دارد، شنيدن اين حرف از جانب هم اتاقي هانيه اگر چه نوعي توهين تلقي مي شد و باعث شده بود كه هانيه به شدت آزرده خاطر شود اما سبب شده بود كه هانيه به فكر فرو برود و تصميم بگيرد با يك روانشناس صحبت كند. منبع:مركز مشاوره و روانشناسي مشاورانه-فوبيا باكتري
امتیاز:
بازدید: 0
|
|
[قالب وبلاگ : سایت آریا] [Weblog Themes By : sitearia.ir] |